خلاصه داستان : دو دختر کوچک در دو کشور مختلف دچار کابوسی می شوند که در جریان آن فردی بدون چهره قصد دزدیدن صورت آنها را دارد. به نظر می رسد که این کابوس تنها یک توهم باشد اما رفته رفته این فرد از کابوس به زندگی واقعی بچه ها هم وارد می شود...

خلاصه داستان : در دهه ۱۹۷۰ در بروکلین دو برادر، یکی پلیس و دیگری خلافکار در جریان یک پرونده جرایم سازمان یافته روبروی یکدیگر قرار می گیرند...

خلاصه داستان : ماجرای رقابت یک معلم هنر و یک معلم زبان انگلیسی که در نهایت به دانش آموزان میرسد که تصاویر مهم تر است یا لغات و …

خلاصه داستان : یک نویسنده مشتاق در کازینو استخدام می شود,او متوجه می شود که کار کردن در کازینو می تواند به او در نوشتن رمانی عالی کمک کند ...

خلاصه داستان : داستان این فیلم در مورد زنی است که در شب ازدواجش بر اثر اتفاقاتی که می افتد با کودک سیاهپوستی که شدیدا لاغر و مریض است رو برو می شود و همین مسئله مسیر زندگی زن را تغییر می دهد و به یکی از سازمانهای حقوق بشر می پیوندد تا به مردم فقیر آفریقا کمک کند و در این مسیر با مردی آشنا می شود و ...

خلاصه داستان : شوهری (اوئن) از مسیر زندگی زناشویی اش منحرف می شود و به خاطر این بی احتیاطی، توسط تبهکار خشن مورد اخاذی قرار می گیرد...

خلاصه داستان : فیلم بر اساس داستان واقعی ساخته شده و درباره یک زندانی است که دستی در کشاورزی دارد و وارد مسابقات ملی کشاورزی می شود و...

خلاصه داستان : سال ۲۰۲۷ است و زنان دیگر نمی توانند بچه‌ای به دنیا بیاورند. درحالی که بحران و آشفتگی پایه های تمدن بشری را متزلزل کرده، دنیای در شرف مرگ و نیستی، آخرین شانس بقایش را در وجود زنی به نام «کی» می بیند، که به گونه‌ای غیر قابل درک باردار شده است و اکنون در حالی که فرقه‌های متخاصم ملی‌گرا به جان هم افتاده‌اند و رهبران دنیا شاهدند که چطور قدرت از دستشان خارج می‌شود، مردی سرخورده به نام «تیودور» (اوون) ماموریت می‌یابد از این زن محافظت کند و او را تا بندری همراهی کند تا این آخرین امید بشریت بتواند در امنیت کامل، کودکش را به دنیا بیاورد...

خلاصه داستان : مردی به نام «اسمیت» (کلیو اوون) هنگام انتظار در ایستگاه اتوبوس و خوردن هویج شاهد تعقیب یک زن توسط مردی خشن می شود. مرد قصد دارد او را به قتل برساند، و بر زبان آوردن دشنامی به اسمیت سبب دخالت او می شود. اسمیت مانع از کشته شدن زن می شود، اما دوستان مرد از راه رسیده و تیراندازی به قصد کشتن زن و اسمیت آغاز می شود. همزمان زن کودک را به دنیا می آورد، ولی با وجود مهارت اسمیت هنگام فرار کشته می شود. اسمیت ناچار کودک را با خود می برد و زمانی که می فهمد آدم کشی به نام «هرتز» (پاول جیاماتی) و گروهش در صدد از میان بردن کودک نیز هستند، ناچار به حفظ او می شود و ...

خلاصه داستان : یک جنگجوی شکست خورده علیه حاکمی ستمگر و فاسد قیام می کند تا انتقام بی احترامی به استادش را بگیرد...